من - افکارم - تنهایی

و این آغاز دیوانگی من است

من - افکارم - تنهایی

و این آغاز دیوانگی من است

من - افکارم - تنهایی

می خواهم تنها باشم

تــنــهــا

تـنـهـا

تنها

و
این آغاز دیوانگی من است

پیام های کوتاه
  • ۱۴ خرداد ۹۴ , ۰۱:۵۴
    دروغ
  • ۲ شهریور ۹۳ , ۱۴:۵۷
    مادر
  • ۲۰ مرداد ۹۳ , ۰۴:۳۵
    حسرت
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۸ شهریور ۹۳، ۰۱:۵۰ - Moh sen
    درسته
نویسندگان

۱۰ مطلب در مرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

امام باقر (ع) : رفاقت بیست سال ، خویشاوندی است .
صحبه عشرین سنه قرابه
تحف العقول ، ص 302
  • zoha
سوره مبارکه یس آیه 22
وَمَا لِی لاَ أَعْبُدُ الَّذِی فَطَرَنِی وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ
من چرا کسی را پرستش نکنم که مرا آفریده است ؟ و همگی به سوی او بازگشت می کنید.
  • zoha

خدای من
با هیچ بارانی رد پایت از کوچه های قلبم پاک نمی شود..

My dearest God
No rain can wash away your trace from the alleys of my heart..

  • zoha

سوره مبارکه تین آیه 4
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ
که ما انسان را در بهترین صورت و نظام آفریده ایم.

  • zoha

قدر پدر و مادرتان را تا وقتی کنارتان هستند، بدانید.
تا مجبور نباشید یک روز با حسرت به صندلی خالی شان نگاه کنید
.


Appreciate your parents while you've still got the chance,
for a day might come that you keep staring at their empty seat, burning with regret.

  • zoha

به درخت نگاه کن...
قبل از این که شاخه هایش زیبایی نور را لمس کند؛
ریشه هایش تاریکی را لمس کرده...
گاه برای رسیدن به نور؛ باید از تاریکی ها گذر کرد...
Observe the tree
Before its branches touch the grace of light,
its roots have touched the darkness already
Sometimes to reach the light one should make it through the darkness

  • zoha
شانس
نام مستعار خداست،آنجا که نمیخواهد امضایش پای داده هایش باشد
  • zoha

راز زندگی این است
هم چون بید خم شو و چون بلوط مقاومت کن.
انعطاف در عین اقتدار...

This is the secret of life:
Bend as a willow tree and resist as an oak tree.
It is flexibility yet being strong

  • zoha

محبت تکراری نمی شود.
دلیلش این که ما همیشه از دیدن آن لذت می بریم.

Kindness never gets boring, because we always enjoy witnessing it.

  • zoha

 کم کم هلال ماه خدا محو میشود

دارد طنین «مُنَّ علینا» محو میشود

***

با دیدن هلال، دلم شور میزند

بار گناه من آیا محو میشود؟

***

از مژده «قد اقبل الیکم» نبی

دارم امید کوه خطا، محو میشود

***

شیرینی دم افطارمان ولی

از تلخی غمی این روزها محو میشود

***

از مسجد و مدرسه و آشیانه ای

کز بحر و ارض و سما محو میشود

***

از تلخی فریاد و استغاثه‌ای

کو زیر بمب و صدا، محو میشود

***

از دیدن سگان بر مسند شبان

از آن بشر که حقش اما محو میشود

***

از رنج خوابِ شبِ کودکی که در

رویای بازی فردا محو میشود

***

از سوز همسری در مرگ همسری

وز آه مادری که در فضا محو میشود

***

اما به ناله‌های «یا غیاث» ما

از گونه‌ها، اشک عزا محو میشود

***

از برکت خون‌های نَبل و شجاعیه

مُلکِ یهودِ به تنْ عبا، محو میشود

***

پور بتول بیا که به یمن ظهور تو

از بر و بحر، ظلم و جفا محو میشود

  • zoha