من - افکارم - تنهایی

و این آغاز دیوانگی من است

من - افکارم - تنهایی

و این آغاز دیوانگی من است

من - افکارم - تنهایی

می خواهم تنها باشم

تــنــهــا

تـنـهـا

تنها

و
این آغاز دیوانگی من است

پیام های کوتاه
  • ۱۴ خرداد ۹۴ , ۰۱:۵۴
    دروغ
  • ۲ شهریور ۹۳ , ۱۴:۵۷
    مادر
  • ۲۰ مرداد ۹۳ , ۰۴:۳۵
    حسرت
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۸ شهریور ۹۳، ۰۱:۵۰ - Moh sen
    درسته
نویسندگان

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ضحی نوشت» ثبت شده است

سلام

چند هفته پیش من و خواهرم یه سوتی عظیم دادیم و خب شد خاطره ای که فقط باهاش میخندیم 

منم گفتم اینو دیگه تویتش میکنم ببین کی گفتم گذشت چند روز پیش خواهرم داشت میگفت ماجرا برای چند نفر تعریف کرده و چه بازخوردی گرفته

مامانم گفت دختر چرا هرچی میشه میری به دیگران میگی 

منم گفتم خب این که کلا نخود توی دهنش خیس نمیخوره

خواهرمم گفت خودت چی میگی که میخواستی توییت کنی 😑

.

.

.

  • zoha

چی شد ؟ بیشتر از 12 ساعت طول کشید نوشتم؟ نه بابا توی این ساعتا من تلگرام و اینستاگرام و توییتر گشتم و پست گذاشتم و غیره و سعی کردم اون یکی وبلاگم رو هم آپدیت کنم که بحمدالله نشد😁

خب بیاین توضیح بدم دارم  چی مینویسم(مگه یبار ننوشتم چرا دارم چرت می گم خب🤨 ) رنگها رو توضیح بدم فقط قرمز که اسم کتابه سبز شماره صفحه آبی عنوان فصل کل متن هم با مشکی نوشته میشه مثلا:

دفتر آشپزی 12 پیمانه ها

خب بیاین در مورد پیمانه صحبت کنیم : پیمانه یه اسم دخترانه ست که هر جا هست امیدوارم خوب باشه  البته قدیما به جام شراب یا خود شراب هم میگفتن البته تصوف به دل عارفها هم می گفتن البته اگه معنای ریاضی بگذریم و چند تا معنی دیگه هم بگذریم از اون تیکه که میگه رسیدن مرگ فرا رسیدن اجل مردن : خصم را پیمانه پر شد زود زود هم حسام او دروگر هم سنانش . ( کمال اسماعیل ) یا پر شدن پیمانه از جایی . سیر آمدن از توقف در آنجا : دگر پر شد از شام پیمانه ام کشید آرزومندی خانه ام نمیشه گذشت خلاصه اینکه اینا  گفتم که بری خونه از مامانت بپرسی چی شد که اسمتو گذاشتن پیمانه😈 

ها دارم زیادی چرت میگم ؟ خب خب بریم شروع کنیم

  • zoha

شد سه  سال و نیم

هیچ چیز فایده نداشت برای من

نه اشک ها ، نه حرف ها و نه امیدواری ها

.

.

.

.

.

 عجب این قافله عمر عجیب می گذرد

 

  • zoha